چشمه‌هاي خروشان تو را مي‌شناسند
موج‌هاي پريشان تو را مي‌شناسند

پرسش تشنگي را تو آبي، جوابي
ريگ‌هاي بيابان تو را مي‌شناسند

نام تو رخصت رويش است و طراوت
زين سبب برگ و باران تو را مي‌شناسند

از نشابور بر موجي از «لا» گذشتي
اي كه امواج طوفان تو را مي‌شناسند

اينك اي خوب، فصل غريبي سر آمد
چون تمام غريبان تو را مي‌شناسند

كاش من هم عبور تو را ديده بودم
كوچه‌هاي خراسان، تو را مي‌شناسند

+ امروز دارم میرم پابوس امام رضـــــــــآ

نایب الزیاره همه دوستای گلم هستم

+ ختم قرآن رو وقتی از مشهد اومدم در اولین فرصت براتون میذارم...

+ این مدت فقط میومدم نظرارو تأیید میکردم ایشاالله اگه از مشهد برگشتم جواب همه تونو میدم

+ چهارشنبه چهلم خاله جونمه

برای شادی روحش صلـــــوات...