أین بقیه الله؟

دنیا...تو و ضمیرهایت دیگر به کارم نمی آیید .

دنبال سوم شخص غایب میگردم...

تقدیم به منتظران حضرت ولی عصر(عج)

تو را غایب نامیده اند چونکه ظاهر نیستی نه اینکه حاضر نباشی ، غیبت به معنی حاضر نبودن تهمت ناروایی است که به شما نسبت داده اند و آنان که بر این پندارند ، فرق میان ظهور و حضور را نمی دانند .

دلشدگانت که هرصبح و شام تو را میخوانند ظهورت را از خدا می طلبند نه حضورت را .

وقتی تو ظاهر می شوی همه انگشت حیرت به دندان می گزند و با تعجب می گویند که پیش از از آن هم تو را دیده اند و راست می گویند چون تو در میان مایی .

جمعه که از راه می رسد صاحب دلان ، دل از دست می دهند و قرار از کف می نهند . و با دلهای بی قرار روی به قبله می کنند و آمدنت را به انتظار می نشینند .

و اینک ای قبله هر قافله ، و ای شبروان را مشعله ، اینک در آدینه دیگر و با گروهی از خیل عاشقانت گرد هم آمده ، سرود انتظارت را زمزمه می کنیم که :

هر غنچه با شکفتن ، گوید که تو کجایی

        ای آشنای دیرین ، از پشت کوه هجران ، کی جلوه می نمایی؟

              خدا کند که بیایی ، خدا کند که بیایی

.

.

.

اللهم عجل لولیک الفرج

.

.

.

منبع : کتاب هویت ، معرفت ، مهارت

دیگر کسی دلتنگ عصر جمعه ها نیست...

باور بکن این شهر جای زندگی نیست

تا ناخدایانند جای بندگی نیست

این تیره دلها از شقایق سر بریدند

اینها برای آخرت ذلت خریدند

دیندارهای شهر ما در خواب رفتند

اهل نماز و عشق بازی آب رفتند

دیگر کسی اهل دعا اهل صفا نیست

دیگر کسی دنبال مردان خدا نیست

چشمی دگر از ترس داور غرق نم نیست

بی دین و دنیا پیشگان در شهر کم نیست

هر رادمردی با غم و غصه قرین است

هر اهل دل در شهر ما خانه نشین است

دیوارهای شهر ما را غم گرفته

سجاده ها در خانه هامان نم گرفته

دیگر کسی دلتنگ عصر جمعه ها نیست

دیگر کسی در فکر و یاد جبهه ها نیست

قرآن شده بازیچه یک عده نامرد

اسباب دکان و رویای خلق بی درد

پیر غریب شهر از ما خسته گشته

از نامرادی ها دو بالش بسته گشته 

دنیا پر از شمر و یزید و عمروعاص است

یک روز اینجا عرصه حکم و قصاص است

باید بیاید آنکه مرد آسمانهاست

باید بیاید آنکه فوق کهکشانهاست

باید بیاید عدل را برپا نماید

میزان حق را با خودش معنا نماید

وقتی بیاید شهر پر جوش و خروش است

صوت کلامش گویا بانگ سروش است

من منتظر تا فصل هم عهدی بیاید

او ذوالفقار حیدری مــهـــدی بیاید 

 

گناهان ما و تأخیر ظهور

 یا مهدی ادرکنی

علت تأخیر فرج مهدی (عج) چیست ؟

علت تأخیر آقا و مولای ما امام زمان به خود انسان ها باز می گردد، زیرا تشکیل حکومت عدل و توحیدی در سطح

جهان عمدتاً احتیاج به شرایط و آمادگی های لازم از طرف خود مردم دارد  ازقبیل اینکه :

۱-مردم مفهوم عدل را بدانند.

۲-به حدی برسند که از جان و دل خواهان عدل باشند.

۳-با عمل به دستورات شرع به حد بالای شعور فکری و فرهنگی برسند، گرچه محدوده ی بخشی ازمردم باشد.

 و لذا مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی در«شرح تجرید» غیبت حضرت را از ناحیه ی خود مردم می داند.

۴-پیشرفت بشر از ناحیه ی صنعت و تکنیک.

و در مجموع فراهم نشدن مجموع شرایط لازم برای ظهور، علت تأخیر ظهور حضرت است.

آیا گناهان شیعیان، سبب تأخیر در ظهور می شود؟

از آن جهت که حضرت مهدی در هنگام ظهورش احتیاج به افرادی پاک و خالص از هرجهت دارد تا بتواند حکومت

عدل توحیدی خود را پیاده کند، طبیعتاً گناهان می توانند  

سبب تأخیر در ظهور حضرت و فراهم نشدن یکی از شرایط اساسی ظهور باشد.

و از طرفی دیگر حضرت مهدی در عصری ظهور خواهد کرد که در سطح کلی و نوعی مردم از مستوای عالی

فرهنگی برخوردار باشند که با ظهورش عقل ها کامل گردد. و این هدف در سایه عمل به دستورات شرع تحقق

می یابد. 

کوچه های خیال

 

اللهم عجل لویلیک الفرج

سالهاست صبح های جمعه، ندبه گویان

با اشک، مژه چشم هایم را آب و جارو می کنم

تا مگر قدمگاه تو شود

و در غروب غم انگیز چشمانم سمات را زمزمه می کنم

و آن گاه است که خاطراتم را مرور می کنم و اشک حسرت می ریزم...

دمی که خاطره ات را مرور خواهم کرد

قسم به یاد تو حس غرور خواهم کرد

سوار جاده اندیشه ام، نمی دانم

ز کوچه های خیالت عبور خواهم کرد؟

بزرگی تو در آینه ام نمی گنجد

ز یازده فلک آینه جور خواهم کرد

تو حاضری و منم غایب از رسیدن ها

دعا کنی تو برایم، ظهور خواهم کرد

آفتاب محبّت

آفتاب محبت 

هزاران هزاربزرگراه پوشیده ازصدف ، خالی ازاشتباه تقدیم گامهای نگارین وسبزتو وقتی

که روزجمعه ای ازراه می رسی

 آقاسلام ،ای آفتاب محبت ،نگارمن                                           

یک دم بیاوبشنودردقلب زارمن

 مولادلم گرفته دراین ظلمت وسیاهی شب

 دیگررسیده کاسه صبرم مولا به لب

 مولا!اصول دین خداوند ، پول شد

  هرکس که پول داشت نمازش قبول شد

 دیگرزمانه عوض شده پشت پرده ای

 می بینی آنچه که گویم چه کرده ای

 کزسوی ماندامی رسد بیا

هم آب وهم آینه طلب می کنند تورا...

برای مشاهده منبع  اینجا کلیک کنید.

فصل انتظار

کسی که منتظر امام دوازدهم است مانند کسی است که در کناررسول خدا(ص) و برای دفاع از آن حضرت شمشیر می زند.                           امام صادق(ع)

فصل انتظار

...اری همان دم لحظه پرواز قلبم از میان خاک به مقصد نور بود.

وقتی که مهمانی خاک میرویم همه کفشهایمان را تمیز میکنیم حالا که براه

 اسمانی میرویم چرا با کفشهای پاکیزه نرویم؟! و تو دیدی که میزبان ما

برای میهمانانی خاکی چون ما چه زیبا خانه گلی خود را اراسته بود اما برای

 تو ای مهمان عزیز اسمانی چه کرده ایم...؟! 

و من امروز از خودم می پرسم : غبار از خانه دل زدوده ای تا میهمان

اسمانی ات از راه برسد؟ بگو فرش احساس را گسترده ای برهمان ایوان

زمینی قلبت؟ راه اسمانی را باید هموارکنیم. وقتی که به اسمان نگاه می

کنم هیبتی نورانی می بینم که به سوی خاک می اید. ذره ذره وجودم

صدای پایت را می شنود. اقای من! چه کنم که هیچ کس را یارای

ایستادگی درمقابل عقربه های شتابان نیست. اما لحظه امدنت بدست

 ماست ما که ادعا می کنیم منتظرت هستیم ...و چه سخت می شود اگر

ادعای ما تهی شود از غم فراق تو...و چه پوچ می شود ادعایی که در ان

نباشد شور رسیدن به رکابت.

یا مهدی