با کمی تأخیر!!!

سلام به دوستای خوبم

میدونم خیلی دیر شده اما میخوام براتون صحنه حماسه آفرینی خودم رو در روز 24 خرداد 92 بذارم

اولین حضور ِ من در صحنه سیاسی کشورم...

حک شدن اولین مُهر انتخاباتی بر روی شناسنامه عزیزم!!!

خیلی حس خوبی بود خیلی...

اصن به آدم یه حس ِ بزرگ بودن ِ خفن دست میده...

و...

حضور پرشور مردم که بار دیگر

همگان را به وجد آورد!!!!

و...


آرمیتـــــــا و علیرضــــــا

http://www.abna.ir/a/uploads/228/3/228398_m.jpg

خدا لعنت کند آن کسانی را که تو را بی پدر کردند...

براستی جواب این دلتنگی ها را چه کسی می دهد؟!

http://dideban91.persiangig.com/image/armita2-90.jpg

اگر دشمن پدرم را از من گرفت ،

              پدری دارم به وسعت آسمانها...

جشن تولد 6 سالگی بدون حضور بابا مصطفی...

بابا مصطفی ، نیستی ببینی علیرضات مردی شده واسه خودش...

 شرکت در انتخابات، رأی دادن به خون شهدای هسته ای است


دفاع همچنان باقیست...

این انگشت رای پیکرهایی است که بدنشان قطعه و قطعه و ریز ریز شد تا ما پشت ولایت را خالی نکنیم...

این انگشت رای ملتی است که میخواهد روی پاهای خودش بایستد و در این راه از هیچ جانفشانی دریغ نمی کند...

این انگشت خار چشم دشمنان این مرز و بوم است...

این انگشت کبریت به آتش کشیدن آرزوهای دشمنان ایران و ایرانی است...

این انگشت ندای لبیک یا خامنه ای است

به کوری چشم همه ی دشمنان

 دفاع ما همچنان باقیست...

.

.

.

+ منبع : دخترآن بآلطآفت قرن 21

ممنون از کیانآ جان

حــ ـاج همــ ـت جایت خـــ ــالیست

ای کاش حاج همت بودی امروز ؛ نزدیک انتخابات است

ای کاش بودی تا برایت ستاد میزدیم ؛

رنگ خاکی را دست بند و شال گردن میکردیم می انداختیم روی دوشت

با یک چفیه و عکس انتخاباتی میشدی کاندیدای اصلح شورای نگهبان تو را ندیده تایید میکرد ؛ کسی را که خدا تایید کرده مگر میشود بنده اش قبول نداشته باشد؟

بیا و احساس وظیفه کن ، تو هم مثل خیلی ها شعر و شعار تعریف کن

از خاطرات جنگ بگو ؛ از هم رزم هایت بگو ؛

فخر بفروش که در فلان عملیات بودی و فلان فرماندهی برای تو بود!

بگو فلان درصد جانبازی داری و ترکش های بدنت چه وفا دارند....

میدانم از این حرف ها بلد نیستی؛تو صاف و خاکی هستی ؛ مثل لباست...

چفیه اگر می اندازی برای خداست نه خلق او ، برای ریا و ریاست نیست...

بیا و کاندیدا شو ؛ این انتخابات احساس وظیفه کن؛بیا و بگو یک روز جنگ شد و مرد میدان شدی ؛

بیا بگو امروز اگر بودی باز چفیه می انداختی و میامدی...

بیا بگو برای تو فرقی بین صندوق مهمات و صندوق رای نیست ، هرجا حرف امام باشد تو آنجایی

فرقی ندارد امام خمینی یا امام خامنه ای...

بیا بگو این روزها صدای خمپاره ها بیشتر شده است ؛ بگو خون به دل امام میکنند ؛

بد تر از جام زهر میدهند این نانجیب ها....

بیا بگو حاج همت ، پشت بیسیم صدایت ضعیف است...

بیا بگو اگر بودی تاریخ جنگ را برای خودت نمینوشتی ؛

بیا بگو تا حرف در دهانت نگذاشته اند

بیا بگو که اینجا خیلی ها از ترکش های نخورده ناله میکنند ؛

بیا بگو میزان اعمال را با کارت و گزارش مینویسند

بیا و بگو که بسیجی میدان را خالی نمیکند ؛ بیا بگو حرف امام نباید زمین بماند!

امروز اگر اینجا بودی ؛ به همرزم هایت رای میدادی ؛ به پلاک های گمنام رای میدادی ؛

به بسیجی های گمنام رای میدادی ؛ بگو اگر اینجا بودی به شهادت رای میدادی ؛

به شهید خرازی ها ؛ به باکری ه ا؛ به زین الدین ها ؛ به کاظمی ها

اصلا به امثال خودت رای میدادی...

تو مگر چه کم از کاندیدا های دیگر داری؟!

ریاست جمهور ؛ مرد میخواهد ، نه ادعا ، درد میخواهد ؛ نه دلیل؛

ترکش های تو،برای تایید شدنت کافی است...

نیاز به بنیاد شهید ندارد

کارت فعال هم نمیخواهد

شورای نگهبان هم تو را تایید نکند ؛ نزد خدا تایید شده ای...

امروز اگر بودی ؛ انقلاب و میدانش تنها نمیشدند...

خیابان های تهران را بوی عطر لباست پر میکرد؛

بیا همت ؛ همتی کن...

به امثال تو نیاز دارد این انقلاب

اینجا مرد میخواهد ؛ یکی مثل تو...

بیا حاج همت

تو هم مثل خیلی ها احساس وظیفه کن...

بیا که اینجا جایت خیلی خالیست...

.

.

.

منبع : בُפֿـــترآטּ بآلطآفتـــ قـرن21