فقط برای نازدانه...

نازدانه جان سلام

این پست رو فقط برای تو و خطاب به تو مینویسم ،

تا دیروز فکر میکردم منو فراموش کردی

اما امروز با چیزی که سمیرا بهم گفت فهمیدم اشتباه میکردم ...

نازدانه عزیزم خیلی خوشحالم و خیلی دوستت دارم...

ممنون که به یادم بودی...

این خواب سمیرا بهترین هدیه ی تولدم بودم که تا بحال گرفتم.

چقدر دوست دارم یه بار دیگه بغلت کنم و ببوسمت...

.

.

.

پ.ن :

گوشه چشمی از نگاه مهربانت برایم بس است...

فقط هیچگاه فراموشم نکن...

کربلایی نازدانه سعدی زیارتت قبول...

سلام

این روزا دلم خ گرفته اونقدر که حوصله هیچ کس و هیچ چیز و هیچ کاری رو ندارم

روز جمعه بدترین روز زندگیم بود... روزی که مادر بهترین و صمیمی ترین دوستم شهید شد...بعد از شنیدن شایعات تلویزیون رو روشن کردم و توی اخبار ساعت دو شنیدم که بر اثر انفجار اتوبوس کاروان مازندران دو نفر شهید شدن و  دو نفر حالشون وخیمه و بقیه مجروح شدن و بدترین لحظه عمرم زمانی بود که اسم مادر دوستم رو بین شهدا اعلام کردن : شهیده نازدانه سعدی

و بدتر از اون لحظه ای بود که دوستم سمیرا منو در آغوش گرفت و از نبود مادرش گفت اینکه دیگه نمیتونه اونو ببینه...

از یه طرف خوشحالم که بزرگترین سعادت نصیبش شد شهادت تو راه کربلا توی ماه محرم و اونم روز جمعه...

اما ناراحتم ازینکه چنین نازنینی دیگه بین ما نیست و حسرت میخورم ازینکه وقتی روز پنج شنبه به خونمون زنگ زد و خداحافظی کرد چرا من گوشیو برنداشتم و خداحافظی نکردم؟شاید اینم سعادتی بود و من ازش محروم بودم... اون روز به مامانم گفت حلالم کنین شاید رفتمو شهید شدم! ب مامانم قول داد که واسم دعا کنه اما مث اینکه این سعادتو هم نداشتم چون اون حتی به زیارتش هم نرسید

یه هفته قبل خونمون دعوتشون کرده بودیم اون شب بابام بهشون گفت حاج خانم رفتین اونجا مواظب باشین شهید نشید ما بشیم برادر شهید؟ با ذوق گفت من از خدامه افتخار میکنم شهید شم...

چندروزه که همش چهره ش جلو چشامه صداش تو گوشم میپیچه که صدام میکرد زهره خانوم! همش بهم میگفت عمه جون...

تو محبت و مهربونی همتا نداشت فرشته ای بود واسه خودش...

لیاقتی نصیبش شد که نصیب هرکسی نمیشه هرکس باهاش حداقل یکبار برخورد داشت میفهمید که اون زمینی نیست ، عرشیه...

 

رفت تا دامنش از گرد زمین پاک بماند

آسمانی تر از آن بود که در خاک بماند

از همین جا برای بازماندگان این شهدای حادثه تروریستی سامرا ، شهیدان :  نازدانه سعدی ، ام لیلا کشاورزیان و گوهر صادقی آرزوی صبر میکنم و امیدوارم خدا به مجروحین این حادثه دردناک هم به زودی شفا عنایت کنه ان شاءالله. 

و از همه مهمتر :

سمیرای عزیزم شهادت مادر عزیزت مبارک...

.

.

.

اسامی کل زائرین :

رحیمه روشنعلی فرزند خدابخش

رضا سعدی فرزند نورعلی

نازدانه سعدی فرزند رضا

محمدعلی سعدی فرزند رضا

قدمعلی رمضانی فرزند رمضانعلی

اسماعیل عالی فرزند اسحاق

زهره رحیمی فرزند محمد

حمیدرضا آقا براری فرزند رمضانعلی

گوهر صادقی فرزند ولی

حسینعلی اسدیان کوهستانی فرزند غلامعلی

زینب حجتی فرزند علی

سید ابراهیم حسینی فرزند سید حسن

طاهره مشرفی فرزند اکبر

سیده صدیقه حسینی فرزند میر رجبعلی

خدیجه احمدی فرزند فغانعلی

معصومه ابراهیم‌پورگرجی فرزند غلامحسین

فیروزه قلی‌پورگرجی فرزند حسینعلی

خاتون قلی‌پورگرجی فرزند قربان

مریم‌بانو قلی‌پور فرزند قربان

ام کلثوم قلی‌پورگرجی فرزند قربان

ابراهیم اسلامی خلیلی فرزند عباس

طوبی اسلامی خلیلی فرزند ابراهیم

محمدعلی علی‌وردی فرزند عباسعلی

ربابه کشاورزیان فرزند علی‌اصغر

قنبرعلی علی‌وردی فرزند عباسعلی

زهرا خادمیان فرزند رمضان

فاطمه علی‌وردی فرزند قنبرعلی

هاجر علی‌وردی فرزند قنبر علی

ام لیلا کشاورزیان فرزند علی‌اصغر

سید حسن تقوی لمراسکی فرزند سید باقر

صنم عباس‌زاده فرزند قاسم

علی‌اصغر دماوندی فرزند حمزه

فاطمه دماوندی فرزند نادعلی

غلامحسن دماوندی فرزند علی‌اصغر

کلثوم دماوندی فرزند محمدعلی

حسن صفری تیرتاشی فرزند اصغر

منصوره قلی‌پورگرجی فرزند امامقلی

هاجر قلی‌پورگرجی فرزند قربان

مارال صادقی‌اردبیلی فرزند ابوالفضل

سید رسول حسینی کوهستانی فرزند میر علی‌اصغر

و محمدحسن رحمانی خلیلی فرزند نصرالله

از بین این افراد، تا لحظه مخابره خبر سه تن به نام‌های نازدانه سعدی، ام لیلا کشاورزیان و گوهر صادقی به شهادت رسیدند.

اسامی مجروحان حادثه به این شرح است:

فیروزه قلی‌پورگرجی

طوبی اسماعیلی‌خلیلی

محمدعلی علی‌وردی

قنبرعلی علی‌وردی

هاجر علی‌وردی

سید حسن تقوی لمراسکی

صنم عباس‌زاده

کلثوم دماوندی

حسن صفری

رضا سعدی

محمد علی‌سعدی

قدمعلی رمضانی

اسماعیل عالی

حمیدرضا آقا براری

حسین‌علی اسدی‌کوهستانی

زینب حجتی

سیدابراهیم حسینی

و طاهره مشرفی

منبع :خبر شبکه تبرستان